جهادی
بسم الله الرحمن الرحیم بیانات در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری در مسائل جهانى آن چیزى که از همه واضحتر و بارزتر است بیش فعال شدنِ جبههى مقابل ماست بیشفعالى معناش این است که تحرک، زیاد، اما بدون هدف و غالباً همراه با ناکامى. این حالت بیشفعالى است. انسان این حالت را امروز در جبههى مقابلِ دشمن مشاهده میکند.تحریم، قطعنامه، تهمت، جوسازى علیه نظام اسلامى، تقویت معارضان داخلى. پارسال در همان بحبوحهى جریان فتنهى سال 88 یکى از شبکههاى اجتماعى اینترنتى که در ارتباط با معارضین فعال بودمیخواست موقتاً تعطیل کند،دولت آمریکا مانع شدمیگفت این به معارضین داخل ایران ضرر میزندهمهى وسائل ارتباطى،سیاسى،... را به کار گرفتند براى اینکه تحریمها درحق ایران کهنه نشود و وسط راه از کار نیفتد. این بیشفعالىِ نظام استکبار و جبههى مقابل نظام اسلامى، امروز به نظر من بارزترین حوادث است. . نکتهى اول این، ناشى از قدرت روزافزون بیدارى اسلام است. اینى که انسان مىبیند طرف - حریف - دستپاچه شده، تلاش میکند، .. این پیداست که این طرفِ قضیه، قدرتى پیدا کرده است که او را مرعوب کرده،. این تلاش، نشانهى اقتدار این طرف است؛ و واقع قضیه هم همین است این طرف نسبت به سه دههى قبلى قوىتر شده است... و متقابلاً دشمن ضعیفتر شده است. یک روز همهى دنیاى مستکبر، مجتمعاً علیه ایران بودند در دههى اول انقلاب اینجور بود دیگر… امروز، این حرفها نیست، نه اینکه امروز نجیبتر شدهاند،نه، مىبینند که نمیشود کارىاش کرد؛ یعنى این حجم عظیم، روزبهروز پرمغزتر هم شده، قوىتر هم شده. و غرب، امروز احساس میکند که سلطهى قدیمىاش بر دنیاى اسلام متزلزل شده.... بنابراین، حوادثى از قبیل آنچه در این مدت براى ما اتفاق افتاده است - چه قطعنامهى 1929، چه این مسئلهى اهانت به قرآن کریم، چه اظهارات صریحاً خصمانهاى که علیه جمهورى اسلامى چه آنچه که در سال 88 گذشت اینها همهاش به خاطر این است که آن طرف احساس میکند که این طرف قوى شده است نکتهى دوم این است که این حوادث باید ما را بیدار نگه دارد. .. اگراین قوّت و قدرت و استحکام روزافزون ما را خاطرجمع کردموجب غرور و غفلت ما شد، این خطر است. باید این زنگ بیدارباش همیشه در چشم ما باشد. چه کار باید بکنیم؟ باید درون خودمان را اصلاح کنیم. اصلاحِ دائمى جزو وظائف دائمى ماست. درون را چه جورى اصلاح کنیم؟ اول از خودمان شروع کنیم... اول رابطهى خودمان را با خداى متعال درست کنیم،و به آنچه که خداى متعال از ما سؤال خواهد کرد، بیندیشیم: «و استعملنى بما تسألنى غدا عنه». وقتى شروع به اصلاح خود کردیم، آن وقت اصلاح جامعه هم براى ما آسان خواهد شد. و او آسانتر از اصلاح نفس.. یکى از مسائل مهم، مسئلهى تقویت روحیهى داخلى است تقویت روحیه جزو چیزهائى است که از وظائف اصلى ماست؛ چه به حیث مسئولین، چه به حیث روحانیون و معممین؛ این جزو چیزهائى است که باید هیچ وقت این را فراموش نکنیم. سومین نکته : شناسائى دشمن و شیوههاى او و کارى است که دارد انجام میدهد؛ یکى از مهمترین یا شاید بتوانم بگویم مهمترین کارى که دشمن میکند، دو قلم کار است:جدا کردن مردم از نظامو یک قلم جدا کردن مردم از بیّنات دین و اصول دین و واضحات احکام اسلامى و شریعت اسلامى است درست هم فهمیدهاند میدانند که اگر مردم را از نظام جدا کردند، نظام بىپشتوانه خواهد شد؛ لذا سعى میکنند مردم را از نظام جدا کنند. چه جورى؟ بىاعتماد کنند. یک کارِ واضح؛ مردم را به مسئولین بىاعتماد کنند. در همهى این دورهى بیست ساله، بیست و یکى دو سالهى بعد از رحلت امام و در دورهى حیات مبارک امام (رضوان اللَّه تعالى علیه)، این یکى از کارها بوده. لذا بود که در آن زمان، امام بزرگوار با وجود اعتراضهائى که به بعضى از عملکردهاى مسئولین و کارگزاران کشور داشتند، همیشه در موضع مدافع آنها قرار میگرفتند.بنده هم همین جور. بنده هم از همهى دولتها به این حیث، دفاع کردم، باز هم دفاع میکنم. نباید به خاطر یک عملکردى در یک گوشهاى، مسئولین نظام را اعم از قوهى مجریه یا قوهى مقننه یا قوهى قضائیه، در چشم مردم بىاعتبار کرد. چون مردم اگر چنانچه احساس کردند که این دستگاههاى عظیم نمیتوانند مورد اعتماد قرار بگیرند، امید مردم از بین خواهد رفت. فکر این را باید بکنند. انصافاً خلاف حق هم هست؛ پیشرفتهائى هم که مشاهده می شود .. با تلاش مسئولین اینها به دست مىآید.انصافاً تلاش میشود. دشمن میخواهد این حالت اعتماد مردم به مسئولین نظام را سست کند تا مردم احساس کنند نمیشود به دولتشان اعتماد کنند؛ به قوهى قضائیهشان، به مجلسشان نمیشود اعتماد بکنند؛ اینها را در چشم مردم خراب کنند. این خطاست. این یک قلم کار دشمن است که این را باید فهمید. نباید با دشمن همصدا شد،اینها را باید مراقبت کرد. یکى هم مسئلهى دین و بیّنات اسلامى و انقلاب اسلامى است. از توحید و نبوت و امامت و ولایت و از اینها بگیرید تا احکام و حجاب و حدود شرعیه و بقیهى چیزها؛ دائم دارد شبههپراکنى میشود. باید حواسمان باشد که اینها روش دشمن است. باید در مقابل اینها تدبیر داشت، باید کار کرد. البته در اینجا و در این شبهههائى که به طرق مختلف مطرح میشود، همه وظیفه دارند که در برابر این هنجارشکنىهاى دینى که در این سایتها و در این اظهارات مشاهدهمیکنند و از این قبیل چیزها، بایستند. نه اینکه همهى این کارها را دشمن دارد از خارج میکند؛ نه، انگیزههاى داخلى هم وجود دارد، اما دشمن تقویت میکند، جهت میدهد، اینها را هل میدهد به جلو و دشمن از این چیزها خرسند است باید مواظبت کنیم. مسئولیت به عهدهى کیست؟ آیا به عهدهى دولت است؟ وظیفهى دولت درست کردن عقاید مردم است؟ نه، وظیفهى دولت زمینهسازى است؛ وظیفهى عملیاتى و میدانى به عهده روحانیت است، به عهدهى زبدگان است، به عهدهى نخبگان حوزه و دانشگاه است. من امروز نگاه میکنم جاى این مجموعهى مکرم دینى و علمى را در خیلى جاها خالى مىبینم. ما اگر چنانچه به دستگاه هاى تبلیغاتىمان اعتراض میکنیم، مىبینیم اینها گاهى اوقات به خاطر اعتراض و تشرى که ما میزنیم، یک حرکتى دینى هم انجام میدهند...محتواش خراب در مىآید، این به خاطر این است که اشراف علمى که فقط مختص روحانیت است در این مورد، وجود ندارد.حوزهى علمیه باید کمیتهها تشکیل بدهنداتاق فکرهاى دینى تشکیل بدهند، راجع به مسائل گوناگون بنویسند، بحث کنند، تحلیل کنند، تحقیق کنند و محصولات اینها را بدهند بیرون. فضا وقتى که درست شد، طبعاً اثر میگذارد ما آمد هایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم هر کس چرای زندگی را یافت با هر چگونگی خواهد ساخت ....
خب، انسان از این حادثه، چند نکته را استفاده میکند
Design By : Pichak |